امیرمهدی کوچولو

این خانم کوچولو که می بینید همکلاسی منه  خدود 7 ماه از من بزرگتره ما با هم عالمی داریم کوچک که بودم  اصلا باهام خوب نبود و مرتب منو هل می داد اما حالا که بزرگتر شدم بعضی وقتا از من می ترسه و فرار می کنه آخه حق هم داره چون همین دوهفته پیش دعوامون شد و من ناخونشو به شدت گاز گرفتم طفلکی اینقدر گریه کرد که نگو!!!! ای هم آقا متین داداش یکتاجونه پسر خیلی مهربونیه کلاس اوله و در دبستان غیرانتفاعی امام هادی (ع) مشغول به تحصیله. اون یکی هم که زیر میز قایم شده حمیدرضاجون یکی دیگه از همکلاسی های منه که 11 ماه از من بزرگتره.ما سه تا همکلاسی که با هم میشیم خونه از این رو به اون رو میشه.(بیچاره صابخونه) خوب حالا ی...

دوستان عزیزم امروز حالم اصلا خوب نبود متاسفانه پنجشنبه بود و به هر مطب که سر میزدیم با یک در بسته مواجه میشدیم.خلاصه مجبور شدیم به بیمارستان بریم. به مخض اینکه آقای دکتر منو دید برام آزمایش خون نوشت چون به عفونت روده مشکوک شد اما متاسفانه وقتی که به آزمایشگاه بیمارستان رفتیم گفتن دستگاه آزمایش خون خرابه.یک ظرف به ما دادن و گفتن به جای خون ادرار بگیرید.(واقعا که خنده داره) اما ترجیح دادم که بدون آزمایش ویزیت شوم. خلاصه آقای دکتر برام شربت و آمپول و سرم تجویز کرد و ........ ای خدای بزرگ و مهربون نعمت سلامتی را از بندگانت دریغ نکن و به همه مریضها شفای کامل عنایت بفرما. (آمین یا رب العالمین) این هم شروع مریضی و ...

ای پشه های ناقلا ببینید چی به سرم آوردین!!! بذارین بزرگ بشم دمار از روزگارتون در میارم........ اول شناساییتون میکنم بعد در چشماتونو می بندم که منو نبینید و نیشم نزنید. حالا من که با کمی کالامین یا بتامتازون خوب میشم ولی این رسم رفاقت نیست که اینطوری منو ببوسید!!!! ...

  در جهان تا زنده ام گویم ثنای فاطمه / دست حاجت می برم سوی خدای فاطمه گر برای درد بی درمان مداوا طالبی / رایگان درمان کند دارالشفای فاطمه . . .   یا فاطمه الزهرا(س)   ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم             مامور برای خدمت زهرائیم   روزی که تمام خلق حیران هستند           ما منتظر شفاعت زهرائیم     شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) بر شما تسلیت باد . ...

...

  واااای اگه مامان ببینه من چکار کنم!!!!!! اگه بفهمه بدون اجازه اونهم با پای برهنه بیرون رفتم و دوباره روی فرش اومدم حتما تنبیهم میکنه!!! آره میدونستم اولین کاری که میکنه از کارهای بد من عکس میگیره تا بزرگ شدم بهم نشون بده...... البته زیاد هم بد نیست چون بعداز اون یک حمام آب گرم حال میده. بقیه عکسها در ادامه مطلب ...

دیشب حدود ساعت 11 بود که از کرمان به سوی بردسیر حرکت کردیم اما همان ابتدای راه لاستیک ماشین پنچر شد و خوشبختانه یک آپاراتی باز بود و اونو پنچرگیری کرد. و بعداز پنچرگیری دوباره به راه افتادیم اما حیف که من خواب بودم  وگرنه خودم اینکارو انجام می دادم. ...

کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت.تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند.لذا کلاه ها را کنار گذاشت وخوابید.وقتی بیدار شد متوجه شدکه کلاه ها نیست . بالای سرش را نگاه کرد . تعدادی میمون را دید که کلاه را برداشته اند . فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد.در حال فکر کردن سرش را خاراند ودید که   میمون   ها همین کارراکردند.اوکلاه راازسرش برداشت ودید که میمون ها هم ازاوتقلید کردند.به   فکرش   رسید … که کلاه خود را روی زمین پرت کند.لذا این کار را کرد.میمونها هم کلاهها را بطرف زمین پرت کردند.او همه کلاه ها را جمع کرد وروانه شهر شد . سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد.پدر بزر...

آخ جون داره بارون میاد. تو عمرم اینقدر بارون ندیده بودم. از صبح که از خواب پاشدم همش پشت پنجره میرم و میگم نا کن بیو یعنی نگاه کن بارون خیابونها هم پراز آب شده ببینید: رودخونه شهرمون هم بعداز مدتی جاری شده: این هم یک موتور و یک کامیون که هنگام عبور از رودخونه دچار مشکل شدن: نمیدونم داداشم داره دنبال چی می گرده؟ حتما میخواد صدف پیدا کنه ...